سلطان بایزید دوم فرزند ارشد سلطان محمد فاتح و امینه گلبهار خاتون بود که در سال 1447 به دنیا آمد و در سال 1481 به جای پدر بر تخت نشست و تا 1512 فرمانروای امپراطوری عثمانی بود . در زمان حکومت او برادرش جم سلطان علیه او شورید و خود را سلطان آناتولی نامید . جم سلطان به برادرش پیشنهاد تقسیم امپراطوری به دو بخش آسیایی و اروپایی را داد و از او خواست که حاکم بخش اروپایی امپراطوری باشد . بایزید دوم این پیشنهاد را رد کرد و با اصرار به یکپارچگی امپراطوری عثمانی در نبردی جم سلطان را شکست داد . جم سلطان به شوالیه های سنت جان پناه برد و آنان نیز او را به پاپ تحویل دادند . پاپ می خواست که از جم سلطان برای بیرون راندن ترکان از اروپا استفاده کند ولی جم سلطان در زندان درگذشت . بایزید در یازده سال پایانی حکومت اش با شاه اسماعیل صفوی هم عصر شد و با مشاهدهی رسمی شدن مذهب تشیع در ایران و به شوق در آمدن شیعیان آناتولی سیاست دو گانه یی را در قبال بنیان گزار صفویه در پیش گرفت . از یکسو برای جلوگیری از پیشرفت صفویه دسیسه می چید و شرایط را برای جنگ های آتی محیا می کرد و از سوی دیگر برای شاه اسماعیل پیام های دوستانه می فرستاد و حتی پیروزی هایش را به او تبریک و تهنیت می گفت . با این همه عمده ترین شهرت بایزید دوم به ویژه در غرب سیاست اش در قبال یهودیان و پناه دادن به آنان و به کار گماردن آنان در قلمرو خود است.
در ژولای 1492 در پی اعلامیه ی الهامبرا حکومت جدید اسپانیا شروع به اذیت و آزار و تفتیش عقاید مسلمانان و یهودیان و بیرون راندن آنان از اسپانیا نمود. بایزید دوم فرصت را غنیمت شمرد و اعلامیه هایی برای حمایت از یهودیان صادر نمود و ناوگان امپراطوری عثمانی را برای جمع آوری آورگان به اسپانیا اعزام کرد و آنان را در قلمرو حکومت خود اسکان داد . یهودیان که بسیاری از آنان صنعتگران قابلی بودند با جذب شدن در داخل امپراطوری عثمانی منشاء خدمات ارزنده یی به امپراطوری عثمانی برای پیشرفت و توسعه آن کشور پهناور گردیدند و پس از آن نیز همواره از بایزید به نیکی یاد کردند .