انواع برده

ساخت وبلاگ

بر گرفته از کتاب ( تاریخ تمدن جرجی زیدان ص 663)

"ارباب و برده گاه با هم قرار می گذاشتند که برده پولی فراهم سازد و به اقساط یا یکدفعه بپردازد و خود را آزاد کند ، این عمل را مکاتبه می گفتند . ابوسعید مقری از بزرگان تابعان بنده بود و با پرداخت چهل هزار درهم به طور اقساط خود را آزاد ساخت - مولی که آزاد می شد جزء اهل خانه درمیامد و اگر می مرد ارباب از او ارث می برد مگر که غیر از آن با او شرط شده بود . باین قسم به او می گفتند پس از مرگ ارثش از آن کسانش باشد . این نوع عقد را سائید می گفتند . سالم از اهالی استخر برده بثینه  زن ابو حدیقه بن عتبه بود  و آن زن ویرا به طور سائید آزاد ساخت .. اما گاه می شد که برده را یکی آزاد می ساخت و حق ارث او را دیگری می خرید . ابومعشر از راویان حدیث مولای زنی از نبی مخزوم بود و برای آزادی خود با آن زن مکاتبه کرد اما زن دیگری به نام ام موسی دختر منصور حمیری حق ارث او را از صاحبش خرید "

قابل ذکر است که در اینجا مولی به معنی بنده ی آزاد شده است .

در ضمن نباید فکر کرد که این نوع برده داری منحصر به کشورهای عربی در بیش از هزار سال پیش بوده . در قرون اخیر هم مشابه این برده داری در کشورهایی مثل آمریکا متداول بوده است . بسیاری از مسافرانی که به قصد مهاجرت به آمریکا می رفتند به علت کمبود پولشان برده می شدند. اجداد بیشتر سیاه پوستانی که اکنون در آمریکا زندگی می کنند برده هایی بودند که سرمایه داران آمریکایی با یورش به دهکده های شان در آفریقا ، آن ها را می ربودند و به اسارت در می آوردند . تا اواخر قرن ( هجری شمسی ) پیش نیز  وهابی های ترکمن به مرزهای مازندران یورش می آوردند و شیعیان را که  برای زیارت به سوی مشهد می رفتند، یا حتی در محل زندگی شان  ، می ربودند و به اسارت در می آوردند . جالب تر اینکه یکی از دوستان هنرمند من که در حدود پانزده سال پیش به دعوت یکی از دوستان ترکمنش به ترکمن صحرا رفته بود در میهمانی نهاری که به افتخارش برپا شده بود  فهمید که مادر بسیار پیر خانواده ، ترکمن نیست و مازندرانی و از اهالی شهر ساری است و در کودکی به اسارت در آمده . او از این خانم پیر شنید که " من از اهالی شهر ساری هستم . حدود هفتاد سال قبل وقتی دختر بچه یی شش هفت ساله بودم همراه خانواده به کنار دریا رفته بودیم وقتی به دور از چشم خانواده به آب نزدیک شدم ناگهان یک قایق به سمتم آمدو فردی که در قایق بود مرا بغل کرد و  دوباره به قایق پرید ... من خیلی گریه کردم و از دوری پدرو مادر و خانواده ام بی تابی می کردم . درهمان کودکی که کلفتی میکردم مرد ترکمنی مرا خرید و به عقد خود در آورد  و من هم سرانجام به این زندگی عادث کردم و اکنون چندین بچه و نوه دارم ولی هنوز  به یاد عزیزانم در شهر ساری ام ... آیا تو کسی از فامیل های ما را می شناسی ..." که البته دوست من که بسیار متاثر شده بود اظهار  بی اطلاعی کرد.

پرسه در تاریخ ...
ما را در سایت پرسه در تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parsehtara بازدید : 357 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 8:23